بنام خدای مهربان
در یک ماه اخیر و مخصوصا در این چند روزه اگر اهل پیگیری مسائل سیاسی باشید و اگر مثل من سرتون بوی قرمه سبزی بدهد و از سوم دبستان روزنامه خوان باشید به یک سری نتایج میرسید که اصلا جالب نیست!
سفرهای پیاپی و بیش از اندازه روسای ایران به کشورهای دیگر و از کشورهای دیگر به ایران، سفرهایی که به طور اخص، متناوبا به روسیه و سوریه و همینطور از امریکا و هم پیمانانش به منطقه صورت میگیرد و سابقه تاریخی امریکا در مورد حمله به عراق، همه نشان دهنده این است،
که مقدمات حمله و آتش جنگ و فتنه ای عظیم در پیش است و ایران در راس و مرکز این حادثه قرار خواهد داشت !
اگر چه از جهت منطقی و عقلی حمله امریکا به ایران بعید است چون امریکا در عراق و افغانستان و منطقه ناموفق بوده ، ولی حاکمان امریکا احمقتر و کله شق تر از این حرفها هستند که ما تصور میکنیم و با برنامه ریزی چند صهیونیست کل منطقه را به آتش خواهند کشید ، این برنامه ایجاد جنگ و آتش به پا کردن توسط صهیونیست ها ریشه در اعتقادهایشان هم دارد و آن زمینه سازی برای ظهور مسیح و منجی آخر و الزمان است ( یهودی ها قائلند که مسیح یا به زبان خودشان ماشیح هنوز ظهور نکرده و وعده حضرت موسی محقق نشده و عیسی ، مسیح موعود نبوده )
باید آماده بود
حوادث بسیار مهمی در پیش است
خدا آخر و عاقبتمون رو بخیر کنه
نوشته شده توسط : کیش مهر
اشعار سروده شده توسط حضرت عباس
چند شعر زیبا از حضرت عباس در کتب وجود داره که خیلی زیباست
نکته جالب و مهم اینجاست که هنگام گفتن شعر باید آرامش و خیالی آسوده داشت
از این اشعار زیبای حضرت میتوان به گوشه ای از بزرگی روح حضرت پی برد
نوشته شده توسط : کیش مهر
دشمن پیامبر وقتی حاکم مسلمین شد
حالا میرسیم به نکته جالب ماجرا
نوشته شده توسط : کیش مهر
از این سگ یاد بگیر (داستانی شگفت انگیز)
بنام خدای مهربان
یک ماجرای واقعی!
شهید دستغیب از یکی از دوستانش چنین در کتاب داستانهای شگفت نقل کرده اند:
یکی از بستگانم چند سال در فرانسه برای تحصیل اقامت داشت در بازگشنش به ایران نقل کرد:
در پاریس خانه ای کرایه کردم و سگی برای نگهبانی داشتم روزها سگ در پشت در میخوابید
و من به کلاس و درس میرفتم و وقتی برمی گشتم سگ همراهم داخل خانه میشد.
شبی بازگشتم به طول کشید و هوا هم به سختی سرد بود
به ناچار پشت گردنی پالتو را بالا آورده گوشها و سرم را پوشاندم و دستکش در دست کرده بودم و صورتم را گرفتم به طوری که تنها چشمم برای دیدن باز بود به این شکل و صورت درب خانه آمدم
تا خواستم قفل در را باز کنم سگ زبان بسته چون لباس خود را تغییر داده بودم و صورتم پوشیده بود، مرا نشناخت و به من حمله کرد و پائین پالتو را گرفت
من فورا صورتم را نشان دادم و صدایش زدم
تا مرا شناخت با نهایت شرمساری به گوشه ای از کوچه خزید در خانه را باز کردم هر چه اصرار کردم داخل خانه نشد
صبح که به سراغ سگ آمدم دیدم از شدت حیا جان داده است
اینجاست که باید هر فرد از ما به سگ نفس خود خطاب کنیم که چقدر بی حیاییم
چرا از پروردگارمان که همه چیزمان از اوست حیا نمی کنیم ؟
و ملاحظه حضرتش را نمینماییم ؟
در ارسال قبلی گوشه هایی از دعای ابو حمزه حضرت سجاد علیه السلام را بخوانید
نوشته شده توسط : کیش مهر
بنام خدای مهربان
منم پروردگارا آن کسىکه در خلوت از تو شرم نکردم و در آشکارا هم رعایت تو را نکردم
منم کسى که بر مولای خود دلیرى کرده
منم کسىکه نافرمانى برپادارنده آسمانها را کرده
منم آن کسىکه هرگاه نوید گناهى رابه من مىدادند بسوی گناه شتابان مىرفتم
منم که مهلتم دادى ولى من به خود نیامدم
و بر من پوشاندى ولى من شرم نکردم
و نافرمانیها کردم و از حدّ گذراندم
و از چشم خود مرا انداختى
و من اعتنا نکردم
پس باز هم به بردباریت مهلتم دادى و با پردهپوشیت مرا پوشاندى
تا بدانجا که گویا از یاد من بیرون رفتى
و از کیفرهاى گناهان مرا دور داشتى
تا به حدى که گویا از من شرم کردى
خدایا در هنگام گناه که من نافرمانیت کردم
نه از باب این بود که پروردگاریت را منکر بودم
و یا دستورت را سبک شمردم
و یا خود را در معرض کیفرت درآوردم
و یا تهدیدهاى تو را بىارزش فرض کردم
بلکه گناهى بود که پیش آمد
و نفس سرکش نیز آنرا آراست
و هواى نفس نیز چیره شد
و بدبختى هم کمک کرد
و پردهپوشى تو هم مرا مغرور کرد
و در نتیجه تا آنجا که مىتوانستم در نافرمانى و مخالفت تو کوشیدم
ولى اکنون کیست که از عذاب تو مرا نجات دهد
و از دست دشمنان در فرداى قیامت چه کسى خلاصم کند
اگر امید من به کرمت و وسعت رحمتت نبود
و از ناامید شدن بازم نمىداشتى به محض آنکه به یاد آنها مىافتادم
یکسره ناامید مىشدم
به عزتت سوگند اگر برانیم من هرگز از در خانهات برنخیزم
مخلوق به که پناهنده شود جز به خالقش
فرازهایی از دعای ابوحمزه
نوشته شده توسط : کیش مهر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ