بنام خدای مهربان
دیروز از شبکه یک
یک صحنه تکان دهنده اش التماس مادر دو شهید بود که خواهش میکرد پسر نوجوانش که به چهارده سال هم نرسیده بود را به جبهه ببرند !
ولی مسئول اعزام قبول نمیکرد و میگفت بعدا الان نمیشه و این مادر فقط اصرار و خواهش که این فرزند من امانت خداست وظیفه من است که او را به جبهه بفرستم .
چگونه میشود که یک مادر از جگر گوشه و عزیزترین عزیزش میگذرد آیا او مهر مادری ندارد؟
مگر قابل تصور است که مهر مادری نداشته باشد!
او با خدا معامله میکند .
او در مقابل خدا و مالکیت خدا خودش را نمی بیند !
او واقعا بنده خداست واقعا!
در حال دیدن این برنامه گریه های ریحانه ( دختر چهار ساله ام) هم عجیب بود!
میگفت چرا دایی منو عراقی ها کشتن مگه چکار کرده بود ؟!
میگفت دلم برای داییم تنگ شده !
میپرسید دایی من مگر چکار کرده بود که کشتنش؟
و......
واقعا آقا علیرضا دایی دخترم که 16 سال بیشتر نداشت چه کرده بود؟
نوشته شده توسط : کیش مهر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ